شعر
شعر چه باشد عاشقی از بابافغانی شیرازی
چه باشد عاشقی؟خود را به غمها مبتلا کردن به صد خون جگر بیگانه ای را آشنا کردن چه حاصل زینهمه افسانه ی مهر و وفا یارب چو نتوان در دل سنگین او یک ذره جا کردن اگر صد سال افتم چون گدایان بر سر راهش هم او دشنام خواهد داد و من خواهم دعا کردن […]
شعر زیبای زندانی از حميد مصدق
دل وحشت زده در سينه من ميلرزيد دست من ضربه به ديوار زندان كوبيد آي همسايه زنداني من ضربهي دست مرا پاسخ گوي ضربه دست مرا پاسخ نيست تا به كي بايد تنها تنها وندر اين زندان زيست ضربه هر چند به ديوار فرو كوبيدم پاسخي نشنيدم سال ها رفت كه من […]
من با تو سودا می کنم از سیمین بهبهانی
گفتا که می بوسم تو را ، گفتم تمنا می کنم گفتا اگر بیند کسی ، گفتم که حاشا می کنم گفتا ز بخت بد اگر ، ناگه رقیب آید ز در گفتم که با افسونگری ، او را ز سر وا می کنم گفتا که تلخی های می گر نا گوار افتد […]
شعر زیبای آسان است برای من
آسان است برای من که خیابان ها را تا کنم و در چمدانی بگذارم که صدای باران را به جز تو کسی نشنود آسان است به درخت انار بگویم انارش را خود به خانه ی من آورد آسان است آفتاب را سه شبانه روز بی آب و دانه رها کنم و روز ضعیف شده را […]