اختلال دوقطبی ممکن است برای کسانی که دچار چنین مرضی هستند، همسران آنان، اعضای خانواده، دوستان و کارکنان شان خیلی رنج آور و بنیان کن باشد. اگر درمان موثر صورت نگیرد، بیماری یادشده با خطر روزافزون امراض قلبی همراه می شود. هرچند مرض مورد بحث، درمان مشخصی ندارد، ولی علاج شدنی و بهبودیافتنی است. امکان دارد افراد مبتلا به اختلال دوقطبی از پیوندهای موفقیت آمیز و مشاغل ارزشمند برخوردار باشند. آمیزه ای از داروها و روان درمانی به یاری بیشتر مردم می شتابد تا زندگی بارور و رضایت بخش خویشتن را از سر گیرند.
هرچند هنوز حلقه رابط ساختزادی (توارثی) ویژه ای برای حالت روانی موردنظر یافت نشده است، ولی پژوهش ها حکایت از آن دارند که ۸۰ تا ۹۰ درصد کسانی که از اختلال دوقطبی رنجورند، خویشاوندانی دارند که به گونه ای افسرده دلی دچارند.
درضمن بعید نیست که مردم احتمالا وارث تمایلی باشند که ابتلا به بیماری را درپی داشته و آنگاه براثر عوامل زیست محیطی، همچون رخدادهای محنت بار زندگی، پدید آید.
بروز اختلال دوقطبی نشانگر عدم تعادل زیست شیمیایی است که خلق آدمی را دگرگون می سازد. تصور می رود که این ناهمترازی ناشی از تولید نامرتب هورمون بوده و یا اینکه برخی مواد میانجی مغز موسوم به «انتقال دهنده های عصبی» که نقش پیام رسانی به یاخته ها (سلول ها) را به عهده دارند، دچار اشکال گردیده باشند.
نشانه های اختلال دوقطبی کدامند؟
شناخت و تشخیص اختلال دوقطبی غالبا دشوار است. این عارضه سبب می گردد که شخص نیرومندتر شده، اندیشه ها و نظرات به طرز باورنکردنی بلندپروازانه درسر بپروراند و کرداری براساس انگیزه ناگهانی یا بی محابا در پیش گیرد. این علائم که ممکن است به انکار این موضوع که اصولا مشکلی در پیش هست، بینجامند؛ احتمالا برای آدمی خوشایندند.
دلیل دیگری که تشخیص اختلال مورد بحث را دشوار می سازد، این است که امکان دارد علامت های آن، بخشی از مرض دیگری را نشان دهد و یا نمایانگر سایر ناراحتی ها همچون سوءمصرف موادمخدر، وضع تحصیلی نامطلوب و یادگیری های محل کار باشد. اختلال دوقطبی نوعا در نوجوانی یا اوایل دوران بلوغ شروع می شود و در برخی موارد در کودکی ظاهر گشته و در سرتاسر عمر ادامه می یابد. بیشتر اوقات به عنوان مرض شناخته نمی شود و مبتلایان بدان احتمالا سال ها بی جهت گرفتارش می گردند.
نشانه های شیدایی (جنون)
علائم شیدایی که امکان دارد درصورت درمان نشدن تا سه ماه طول بکشد، عبارتند از:
1-نیرو، توان، فعالیت، ناآرامی بیش از حد، اندیشه های زودگذر و تندگویی
2-عدم پذیرش این موضوع که همه چیز اشتباه است
3-«دلشادی» بی نهایت یا احساسات وجدآمیز. احتمال دارد شخص «از خوشحالی عرش را سیر کند» و هیچ عاملی ازجمله اخبار ناگوار یا رویدادهای حزن آور نمی توانند این «شادکامی» را برهم زند.
4-به آسانی خشمگین یا شوریده شدن
5-کاهش میل به خواب؛ شخص ممکن است چند روزی کم بخوابد یا اصلا به خواب نرود و در عین حال احساس خستگی نکند.
6-باورهای غیرواقعی به توانایی و قدرت شخصی؛ امکان دارد فرد دچار احساس اعتماد به نفس اغراق آمیز یا خوشبینی بی دلیل گردد. این حالت به برنامه های کاری بسیار بلندپروازانه و چنین باوری می انجامد که هیچ چیز قادر نیست وی را از انجام هر کاری باز دارد.
» ارسال نظرات