بسیاری از زوجها علی رغم حسن نیتشان، به روشهای متفاوتی باعث دلسردی همسرشان میشوند. گاهی به یكدیگر احترام نمیگذارند، گاهی احساسات همدیگر را در نظر نمیگیرند، گاهی قدرتطلبی میكنند و گاهی تحقیر و سرزنش.
نوع برخورد هر انسانی، نمادی از سلامتی روان و آگاهی اوست. برای آنكه برخورد سالمی داشته باشیم در ابتدا باید روان سالمی داشته باشیم. اگر مشكلات ارتباطی ناشی از مشكلات درونی نباشد، مهارتهای ارتباطی پیشقدم میشوند.
یكی از آگاهیهای لازم برای ایجاد یك رابطه موثر، شناخت عواملی است كه رابطه ما را به سوی دلسردی سوق میدهند.
در زیر به چند عنصر از عوامل دلسرد كننده اشاره میكنیم:
سلطه پذیری
گاهی احساس میكنیم، برای اینكه كارها خوب پیش رود باید ما كارها را انجام بدهیم. برای همین هم است كه نظر همسرمان یا پیشرفتهای او را نمیبینیم. وقتی این احساس را داریم به صورت زیركانه و ضمنی همسرمان را تحت سلطه قرار میدهند.
ترساندن
كمالگرایی بیش از حد، باعث احساس ترس میشود. همسرانی كه توقع دارند همسرشان بر اساس ملاكهای كمالگرایانه آنها عمل كنند احساس دلسردی را به همسران خود انتقال میدهند.
تصدیق نكردن پیشرفت
وقتی پیشرفتهای همسرتان را تصدیق نمیكنید باعث دلسرد شدن همسرتان میشوید. تصدیق كردن پیشرفتهای همسر باعث تشویق آنها برای تغییر میشود.
حساسیت بیش از حد
وقتی همسری میخواهد برتر از دیگران باشد، به همسر خود بیش از حد حساس میشود، چرا كه این اعتقاد اشتباه را دارد كه وقتی كسی میشوم كه از دیگران سرتر باشم. وقتی شوهر یا زن در مورد یك دوست خود صحبت میكند یا از لباس قشنگ كسی حرف میزند، طرف مقابل این صحبتها را كنایه از نواقص خود میبیند و واكنش نشان میدهد. این نوع رفتارها ممكن است باعث دلسردی طرف مقابل شود، چرا كه هم منظور او را بد تعبیر كردهاید و هم در مقابل ابراز عقیده یا احساساتش ایستادهاید.
آگاهی از رفتارها و تاثیر آن بر طرف مقابل میتواند ما را در بهبود یك رابطه كمك كند. دلسرد كردن همسر، در واقع تلاش برای خاموش كردن آتش یك زندگی پویا، انرژی دهنده و صمیمی است. توانایی در برخوردی موثر، چیزی است كه بر اثر دقت و تمرین به دست میآید. باید برای جلوگیری از رفتارهایی كه به روابط و در نهایت به زندگی ما لطمه میزنند برنامهای داشته باشیم.
» ارسال نظرات